روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد!

برترين اخبار و اطلاعات تخصصي معماري و سازه ايران و جهان را در اين وبگاه بخوانيد.

روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد!

سيد باقر رضوي از رزمندگان استان اصفهان است كه در عمليات رمضان در قالب امام حسن (ع) تبور از تيپ كربلا وارد عمليات شد. به گزارش كردوار نيوز ، روزنامه جوان بعدا نوشت: در زير متن دو خاطره اي را مشاهده مي كنيد كه در رابطه با عمليات با آنها روبرو شده ايد. آسيب ديدگي …

منبع: سايت كردوار نيوز
روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد!

روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد! https://kordavar.ir/روزي-كه-دشمن-تانك‌هاي-خودش-را-منهدم-كر/ كردوار نيوز Tue, 13 Jul 2021 01:29:08 0000 اخبار فرهنگي https://kordavar.ir/روزي-كه-دشمن-تانك‌هاي-خودش-را-منهدم-كر/

سيد باقر رضوي از رزمندگان استان اصفهان است كه در عمليات رمضان در قالب امام حسن (ع) تبور از تيپ كربلا وارد عمليات شد. به گزارش كردوار نيوز ، روزنامه جوان بعدا نوشت: در زير متن دو خاطره اي را مشاهده مي كنيد كه در رابطه با عمليات با آنها روبرو شده ايد. آسيب ديدگي …

منبع: سايت كردوار نيوز
روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد!

سيد باقر رضوي از رزمندگان استان اصفهان است كه در عمليات رمضان در قالب امام حسن (ع) تبور از تيپ كربلا وارد عمليات شد.

به گزارش كردوار نيوز ، روزنامه جوان بعدا نوشت: در زير متن دو خاطره اي را مشاهده مي كنيد كه در رابطه با عمليات با آنها روبرو شده ايد.

آسيب ديدگي شديد

عمليات رمضان ساعت 9:30 شب شروع شد ، اما چند دقيقه قبل از شروع آن ، فرمانده گردان ما و بسياري از بچه هاي تيم زخمي شدند. در حالي كه آنها براي غذا خوردن آماده مي شدند ، در وسط ميز ناهار خوري مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفتند. برادر صباغي در بين مجروحان فرمانده گردان بود. او كه فكر مي كرد به زودي به شهادت مي رسد ، گفت: “اين خداست و خداست كه برمي گردد.” به شوخي گفتم: “خدا رحمت كند!” خلاصه ما صباغي و ديگر مجروحان را به آمبولانس رسانديم و ديديم كه بنده اي از خدا كاملاً سالم است و با مجروحان وارد آمبولانس شدند. دستش رو گرفتم و گفتم كجا ميري برادر؟ ناگهان ديدم دست او به پوست بسته شده و بريده شده است. من او را رها كردم و گفتم كه برود.

عبور از پيكر شهدا

وقتي بچه ها را جمع كرديم با كمي تأخير وارد عمليات شديم. يكي از گردان هاي تيپ امام حسين (ع) در سمت راست ما بود. همين كه دير كرده بوديم ، يكي از گردان هاي اين گردان كه بايد مستقيم مي رفت ، به محل عبور ما آمد و حدود 30 يا 40 كودك به ميدان مين رفتند. صحنه واقعاً عجيبي بود. ما مجبور شديم از بدن اين كودكان عبور كنيم. قبل از عزيمت ، شهيد امرالله تقيان گفت: “ما بايد اين مجروحان و شهدا را بلند كنيم ، نمي توانيم از آنها عبور كنيم.” در آن لحظه از برخي شهدا صدايي شنيديم كه مي گفت ، نه ، ما در زمره شهدا هستيم. سريع از ما عبور كنيد تا دشمن برنگردد. ما از بدن اين مقدسين عبور كرديم و به خط دشمن اصابت كرديم.

نبرد با تانك ها

منطقه اي كه از ايست بازرسي زيد وارد درياچه ماهي شديم مانع كمي نبود. ما فقط يك كانال كوچك ديديم و سمت چپ توسط دشمن غرق شد. دشمن اصلي ما تانكهاي ناقص دشمن بود. در مرحله اول ، در رسيدن به استخر ماهي كه مجبور بوديم از آن محافظت كنيم ، مشكل چنداني نداشتيم. با اين حال ، كمي دير رسيديم و مي خواستيم در روز روشن توسط تانك هاي دشمن محاصره شويم ، بنابراين عقب نشيني كرديم و يك خط دفاعي به طول سه كيلومتر در داخل عراق ايجاد كرديم.

چند روز بعد مرحله دوم را شروع كرديم. وقتي ساعت 9 شب به آن طرف ساحل رفتيم ، عراقي ها آنقدر تانك آورده بودند كه خيلي زود به بالاي ستون شما رسيدند. من يكي از بچه هاي RPG را با خود داشتم. گفتم گفتم. گفت ترسيده ام. تانك ها آنقدر به ما نزديك بودند كه به نظر مي رسيد از عظمت خود مي ترسند. گفتم نترس ، من اينجا هستم ، راهي وجود ندارد. اولين تانك عراقي منفجر شد. تانك ها شب ها كار زيادي انجام نمي دادند. آنها در اولين دقايق درگيري متواري شدند. سريع حركت كرديم و حدود ساعت 3 شب به كانال ماهي رسيديم.
وقتي به سردار گورباني زنگ زدم و به او گفتم كه به كانال رسيده ايم ، او متعجب شد و گفت حتماً اشتباه مي كنيد ، ممكن است به سيل رسيده باشيد و ما در كانال ماهي هستيم. گفتم نه ، سمت چپ ما آب گرفتگي شده بود و كانال رو به روي ما بود.

باور نمي كرد ما خيلي زود مي آييم. من گفتم: “ما سريع آمديم و سريع آمديم (حدود 18 كيلومتر دويديم).” قرباني هنوز شك داشت. وي گفت ، براي اطمينان ، برو و بطري ها را با آب درياچه پر كن. گفتم قبلاً آن را پر كردم و آب بوي ماهي مي دهد. وقتي مطمئن شد به درياچه رسيده ايم ، گفت كه در سمت چپ شما پلي وجود دارد ، برويد و آن را ببنديد. ما رفتيم و ديديم كه عراقي ها خودشان را با تانك بسته اند. تانك هاي ترس و عجله فرو ريخت و حدود 80 تانك سبك با درهاي باز جلوي پل متوقف شدند. ما كسي براي نصب و استفاده از اين مخازن نداشتيم. اگر ما مي توانستيم اين تانك ها را جابجا كنيم يا از آنها براي دفاع از منطقه استفاده كنيم ، كمك خوبي براي ما خواهد بود ، اما صبح هلي كوپترهاي عراقي آمدند و همه آنها را منهدم كردند تا تانك ها به ما سرقت نكنند.

انتهاي پيام

منبع: سايت كردوار نيوز
روزي كه دشمن تانك‌هاي خودش را منهدم كرد!

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.